من بمانم در و دیوار دلت می آید؟
 
 
من بمانم در و دیوار دلت می آید؟

مرو ای بانوی تب دار دلت می آید؟
من و تنهایی و تکرار دلت می آید؟

توفقط سعی نمودی که مسافر باشی
حیدر و این همه اصرار دلت می آید؟

ما مگر قول ندادیم که با هم باشیم
من شوم بعد تو بی یار دلت می آید؟

وقت تنهای من سنگر من بودی تو
حیدرو این همه اشرار دلت می آید؟

چند وقتی است به من یه طرفی می نگری
میکنی پوشش اسرار دلت می آید؟

زود باید همه ی قائله را جمع کنم
من بمانم در و دیوار دلت می آید؟

بعد تو سهم من این است از این مردم شهر
خنده بر حیدر کرار دلت می آید؟

هر کجا میخ ببینم من همان جا مردم
من بمانم در و مسمار دلت می آید؟

چشم وا کن بنگر دختر خود زینب را
که شده بر تو پرستار دلت می آید؟

زینبم را بخدا دیده تر می آید
بستن زخم به زینب چقدر می آید.

 

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->
نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,